شعر و نوحه برای فاطمیه 97

شعر، مداحی و نوحه برای فاطمیه 97

ایام فاطمیه و شهادت حضرت فاطمه زهرا نزدیک است و در این مطلب، مجله رازینه چند شعر و مداحی از مداحان مشهور کشورمان را به مناسبت این ایام تقدیم می کند. امیدواریم از شعر و نوحه برای فاطمیه بیشترین بهره را در مجالس فاطمیه در تهران و سایر شهرستان ها ببرید.

متن مداحی حبیب الله چایچیان برای فاطمیه

بوی خوش می‌آید اینجا، عود و عنبر سوخته؟
یا که بیت اللَّه را کاشانه و در سوخته؟

از چه خون می‌گرید این دیوار و در؟ یا رب مگر
گلشن آل خلیل اینجا در آذر سوخته؟

خانه وحی از مَلک یک‌باره شد در ازدحام
اندرین غوغا مگر جبریل را پر سوخته؟

خانه زهراست اینجا، قتلگاه محسن است
آشیان قهرمان بدر و خیبر سوخته

سینه زهرا شکسته، چهره‌اش نیلی شده
مرتضی، خونین جگر قلب پیمبر، سوخته!

بر حریم عقل کل، دیوانه‌ای زد آتشی
کز غمش هر عاقلی را جان و پیکر سوخته

خیمه‌گاه کربلا را آتش از اینجا زدند
شد ز داغ محسن آخر کام اصغر، سوخته

گر نمی‌کرد اشک چشمانت «حسان» امداد من
می‌شد از آه من این اوراق دفتر، سوخته

مداحی غلامرضا سازگار برای فاطمیه


از لاله زار توحید آتش زبانه می‌زد
گل گشته بود پرپر، بلبل ترانه می‌زد

در گلشن ولایت، یک نوشکفته گل بود
گر می‌گذاشت گلچین، آن گل جوانه می‌زد

من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه می‌زد

گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو
گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می‌زد

گردیده بود قنفذ هم‌دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه می‌زد

وقتی که باغ می‌سوخت، صیاد بی مروت
مرغ شکسته پر را در آشیانه می‌زد

با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را
از ناله‌ای که مادر در آستانه می‌زد

این روزها که می‌دید موی مرا پریشان
با اشک دیده می‌شست با دست، شانه می‌زد

هنگام شرح این غم، از قلب زار «میثم»
مانند خانه ما آتش زبانه می‌زد

مداحی غلامرضا سازگار برای فاطمیه

لحظه آخر است/ گریه کن یا علی

تا نرفتی ز دست/  گریه کن یا علی

ای غریب وطن / گریه کن بهر من(2)

بر جوانی من / گریه کن یا علی

بر حسین و حسن / گریه کن یا علی

ای غریب وطن / گریه کن بهر من

این سکوتت به جان / آتشم می زند

گریه کن تا به دل / عقده ات بشکند

ای غریب وطن / گریه کن بهر من

آه من بر جگر / بغض تو در گلو

من نگفتم به تو / تو به زهرا بگو

ای غریب وطن / گریه کن بهر من

لحظه آخره / عمر زهرای توست

سوی جنت روان / یار تنهای توست

ای غریب وطن / گریه کن بهر من

دشمنان خدا / متحد آمدند

پیش چشمان تو / همسرت را زدند

ای غریب وطن / گریه کن بهر من

آتشت بر جگر / ناله ات تا خداست

پس چرا یا علی / گریه ات بی صداست

ای غریب وطن / گریه کن بهر من

متن مداحی محمود کریمی برای فاطمیه

بیش از این سوختن نمی‌خواهم

گریه بر خویشتن نمی‌خواهم

مده زحمت به بازویت مادر

به خدا پیروهن نمی‌خواهم

درد داری تو استراحت کن

نیمه شب آب من نمی‌خواهم

ای که غم دیده از وطن هستی

بعد از این من وطن نمی‌خواهم

فکر عریانی مرا کم کن

غرق در خون کفن نمی‌خواهم

وقت قتلم میا سوی گودال

وقت کشته شدن نمی‌خواهم

تو ببینی که شمر می آید

از تو بر سر زدن نمی‌خواهم

روی تو سایه ای کبودین داشت

سر سالم به تن نمی‌خواهم

شاد کن جان من که غمگین است

رحم کن بر دلم که مسکین است

روز اول که دیدمت گفتم

آن که روزم سیه کند این است

نکشد کس کمان عشق با زور

عشق شاه همه سلاطین است

بی رخت دین من همه کفر است

با رخت کفر من همه دین است

گه گهی یاد کن به دشنامم

سخن تلخ از تو شیرین است

بنوازی و پسش بیازاری

آخر ای دوست این چه آیین است

روز اول که به استاد سپردند مرا

دیگران را هنر آموخت مرا مجنون کرد

متن مداحی مهدی میرداماد برای فاطمیه

اسماء دل همه بی تابه

اسماء نگو مادرم خوابه

اگه که خوابه پس چرا نفس نمیکشه

دیگه از این به بعد رو موهام دست نمیکشه

دیگه دلم آروم نداره

یکی بره کمک بیاره

مادرم از دستم رفت

وای مادر وای مادر (ای وای مادرم)

ای وای چرا صورتش زرده

ای وای چرا بدنش سرده

چرا یه پارچه ی سفید کشیده رو تنش

نمی دونم آخه چیه این خون رو پیراهنش

بگو همین حالا داداشم

دیگه برن بگن به بابام

مادرم از دستم رفت

وای مادر وای مادر (ای وای مادرم)

اسماء دل همه بی تابه

اسماء نگو مادرم خوابه

اگه که خوابه پس چرا نفس نمیکشه

دیگه از این به بعد رو موهام دست نمیکشه

بابا رسیده دم خونه

دیده که پر غم خونه

غریبونه حالا نشسته پیش مادر رو

میگه که فاطمه بده جواب حیدر رو

می سوزم از آتیش آهش

دیگه میخونم از نگاهش

مادرم از دستم رفت

متن مداحی محمود کریمی برای فاطمیه

خواب در چشمان یثرب آمده         مردمش خود را به خوش خوابی زده
باد سرد درد بین کوچه ها         هوهوی شبگرد بین کوچه ها
احتضار از راه مخفی آمده          رد شد از زیر در آتش زده
در میان خانۀ مولا چه بود    باغبان بود و گل یاس کبود
بانوی لولاک روی بسترش    سر نهاده روی پای رهبرش
قابض الارواح با روح الامین    نوحه می خوانند بر بانوی دین
مرغ شب فریاد هوهو میزند    شب کنج حجره سوسو میزند
سایه ای بروی دیوار گلی است       سایۀ لرزان مولایش علی است
زانویی زیر سر بانوی خود     در بغل دارد دگر زانوی خود
چشم دارد بر نگاه فاطمه     شعله میگیرد ز آه فاطمه
ناله ای آرام می آید به گوش     می رود از هوش و می آید به هوش
هر زمانی چشم خود را باز کرد      با زبان دل سخن آغاز کرد
کای همیشه همنشین فاطمه    ای امیرالمومنین فاطمه
ای که بر ارض و سماء هستی امیر     جان زهرایت سرت بالا بگیر
آنکه باید این چنین باشد منم           آنکه باید شرمگین باشد منم
خواستم یاری کنم اما نشد        بند حزن از دستهایت وا نشد
کار من از تو حمایت بود و بس      از رضای تو رضایت بود و بس
من وِلایت را به جان دارم علی      روی بازویم نشان دارم علی
تو ولی داوری مولای من         بر دو عالم سروری مولای من
فاتح بدر و حنین و خیبری      تو وصی مصطفایی، حیدری
گردش آرام آرام نگات       کرده ترسیم مدار کائنات
ای پناه جان احمد در احد      فاطمه آن روز مدیون تو شد

متن مداحی غلامرضا سازگار برای فاطمیه

ساقی کوثر خداحافظ
فاتح خیبر خداحافظ
می‌رود فاطمه از دنیا
واویلا واویلا واویلا

من که رفتم بر تو از امشب
خانه‌داری می‌کند زینب
او بود نایبه الزهرا
واویلا واویلا واویلا

من یگانه همسرت بودم
یاور بی‌یاورت بودم
تو پس از من می‌شوی تنها
واویلا واویلا واویلا

یا علی گریه برایم کن
در قنوت شب دعایم کن
چون دعایت می‌رود بالا
واویلا واویلا واویلا

تو امیرالمؤمنین استی
پس چرا در خانه بنشستی
زور بازویت چه شد مولا
واویلا واویلا واویلا

نیمه‌شب دفنم نهانی کن
با حسینم مهربانی کن
تشنه خوابش نبرد شب‌ها
واویلا واویلا واویلا

بر سر قبرم بمان مولا
بهر من قرآن بخوان مولا
در دل شب مخفی از اعدا
واویلا واویلا واویلا

متن مداحی سعید توفیقی برای فاطمیه

خالق احدی باتو برابرنکشیده
مانند تو صدیقه اطهر نکشیده

خطاط تو را غیر شکسته ننوشته
نقاش تورا غیر مکسّر نکشیده
تصمیم علی شد که زره را بفروشد
چون از توخدا سینه سپرترنکشیده

حتی نفسی دست زحیدر نکشیدی
آنگونه که مِی دست ز ساغرنکشیده

تا شعله نگیرد به پر شیعه مولا
مانند تو کَس جام بلا سرنکشیده

الحق و الانصاف که تو فاطمه هستی
در شعله زدی… کار به محشر نکشیده

زجری که تو از داغی مسمار کشیدی
حلقوم حسین تو ز خنجر نکشیده

ششماهه به ششماهه دهد درس شهامت
کی گفته به محسن؛ علی اصغر نکشیده

بال ملک از داغی این منظره‌اش سوخت
محسن همه اش سوخت علی حنجره‌اش سوخت

متن مداحی حسین خیریان برای فاطمیه

بسترت را جمع کن٬ یک روز دیگر هم بمان
التماسم را نکن رد٬ فاطمه پیشم بمان
بی تو یک لحظه تو میدانی که میمیرم ٬بمان
ای جوانم ٬تکیه گاهم ٬سرد و دلگیرم٬ بمان
یار تنهایی من٬ تنها ترینم فاطمه
باش تا جبران کنم٬ ای بهترینم فاطمه

این سه ماه آخرت پیر شدی٬ آب شدی
هی زمین خوردی و تب کردی و بیتاب شدی
از همه شهر بریدی و تو سیراب شدی
این همه دردولی باز تو مهتاب شدی

همه ی عمر علی٬ حرف دلت چیست بگو؟
قاتل محسن من فاطمه جان کیست بگو؟

میخ در،لکه ی خون،کوچه، حسن کشت مرا
نیمه شب،باز حسن..لفظ نزن..کشت مرا
شستن هر ساعت این پیرهن کشت مرا
حرف غسل دادن و تابوت و کفن کشت مرا

پیش چشمم آیه های کوثرم سوخت خدا۰۰۰
پشت در داد زدم که همسرم سوخت خدا۰۰۰

بعده تو از لیله ی تار متنفر شده‌ام
از سکوت خیل اشرار متنفر شده‌ام
دیگر از واژه ی مسمار متنفر شده‌ام
فاطمه از درو دیوار متنفر شده‌ام

شرمنگینم من ز رویت ای بهاره مرتضی
تو حلالم بکن ای دارو نداره مرتضی

منبع: سایت ستاره

یک دیدگاه در “شعر، مداحی و نوحه برای فاطمیه 97”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *