روز والنتین

تاریخ ولنتاین و جشن اسفندگان 97/2018

جشن سپندارمذگان (اسفندگان) یا  همان جشن مژده‌گیران از جشن‌های کهن ایران می‌رود. این جشن در روز ۵ اسفند برگزار می‌گردد. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده‌است که ایرانیان باستان روز پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین می‌دانستند.

حتما بخوانید:

از آنجایی که عشق موهبتی الهی است، ولنتاین از جمله مناسبت‌هایی به شمار می‌رود که در سراسر جهان، طرفدارانی دارد و عشاق از این روز برای هدیه دادن به یکدیگر استفاده می‌کنند. این روز در تقویم میلادی 14 فوریه و در تاریخ شمسی 25 بهمن ماه به ثبت رسیده است.

بیست قرن پیش از میلاد در ایران باستان نیز روزی به نام عشق نامگذاری شده‌است. منابع کهن مانند ابوریحان جشن سپندارمذگان را در روز پنجم اسفند ماه گزارش نموده اند؛ اما، با توجه به تغییر تقویم ایرانی در زمان خیام که بعد از ابوریحان زندگی می‌کرد، و سی و یک روزه شدن شش ماه ابتدای سال در گاه‌شماری ایرانی، بعضی منابع به اشتباه تاریخ روز عشق را شش روز پیش از آنچه توسط ابوریحان ذکر شده، گزارش کرده‌اند. البته با توجه به منابع کهن و نام این روز، این جشن به روز اسپند یعنی پنجمین روز ماه از ماه اسفند اشاره دارد. روز عشق در تاریخ باستان ایران «سپندارمذگان» یا «اسفندارمذگان» نامیده می‌شود.

در ادامه می‌توانید درباره‌ی دیدگاه دکتر شریعتی درباره‌ی عشق و دوست داشتن بخوانید.

تفاوت عشق و دوست داشتن از نظر دکتر شریعتی:

  • عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی

اما دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال

  • عشق بیشتر از غریزه آب می‌خورد و هر چه از غریزه سر زند بی ارزش است

دوست داشتن از روح طلوع می‌کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد ، دوست داشتن نیز هنگام با او اوج می‌گیرد.

  • عشق در غالب دل‌ها، در شکل‌ها و رنگ‌های تقریبا مشابهی متجلی می‌شود و دارای صفات و حالات و مظاهر مشترکی است.

اما دوست داشتن در هر روحی جلوه ای خاص خویش دارد و از روح رنگ می‌گیرد و چون روح‌ها بر خلاف غریزه‌ها هر کدام رنگی و ارتفاعی و بعدی و طعم و عطری ویژه خویش را دارد می‌توان گفت: که به شماره هر روحی ، دوست داشتنی هست.

  • عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصل‌ها و عبور سال‌ها بر آن اثر می‌گذارد

اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می‌کند و بر آشیانه بلندش روز و روزگار را دستی نیست

  • عشق، در هر رنگی و سطحی، با زیبایی محسوس، در نهان یا آشکار رابطه دارد. چنانچه شوپنهاور می‌گوید: شما بیست سال سن بر سن معشوقتان بیفزائید، آنگاه تاثیر مستقیم آنرا بر روی احساستان مطالعه کنید

اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج وجذب زیبایی‌های روح که زیبایی‌های محسوس را بگونه‌ای دیگر می‌بیند

  • عشق طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است

اما دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار و سرشار از نجابت

  • عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است. اگر دوری بطول انجامد ضعیف می‌شود، اگر تماس دوام یابد به ابتذال می‌کشد و تنها با بیم و امید و اضطراب و دیدار و پرهیز زنده و نیرومند می‌ماند.

اما دوست داشتن با این حالات نا آشنا است، دنیایش دنیای دیگری است.

  • عشق جوششی یکجانبه است. به معشوق نمی‌اندیشد که کیست یک خود جوششی ذاتی است و از ین رو همیشه اشتباه می‌کند و در انتخاب بسختی می‌لغزد و یا همواره یکجانبه می‌ماند و گاه، میان دو بیگانه نا‌همانند، عشقی جرقه می‌زند و چون در تاریکی است و یکدیگر را نمی‌بینند، پس از انفجار این صاعقه است که در پرتو رو شنایی آن، چهره یکدیگر را می‌توانند دید و در اینجا است که گاه، پس جرقه زدن عشق، عاشق و معشوق که در چهره هم می‌نگرند، احساس می‌کنند که هم را نمی‌شناسند و بیگانگی و نا آشنایی پس از عشق درد کوچکی نیست.

اما دوست داشتن در روشنایی ریشه می‌بندد و در زیر نور سبز می‌شود و رشد می‌کند و ازین رو است که همواره پس از آشنایی پدید می‌آید و در حقیقت در آغاز دو روح خطوط آشنایی را در سیما و نگاه یکدیگر می‌خوانند و پس از آشنا شدن است که خودمانی می‌شوند.

  • دو روح، نه دو نفر، که ممکن است دو نفر با هم در عین رو در بایستی‌ها احساس خودمانی بودن کنند و این حالت بقدری ظریف و فرار است که بسادگی از زیر دست احساس و فهم می‌گریزد و سپس طعم خویشاوندی و بوی خویشاوندی و گرمای خویشاوندی از سخن و رفتار و آهنگ کلام یکدیگر احساس می‌شود و از این منزل است که ناگهان، خودبخود، دو همسفر به چشم می‌بینند که به پهن‌دشت بی کرانه مهربانی رسیده‌اند و آسمان صاف و بی لک دوست داشتن بر بالای سرشان خیمه گسترده است و افق‌های روشن و پاک و صمیمی ایمان در برابرشان باز می‌شود و نسیمی نرم و لطیف همچون روح یک معبد متروک که در محراب پنهانی آن، خیال راهبی بزرگ نقش بر زمین شده و زمزمه درد آلود نیایش مناره تنها و غریب آنرا بلرزه می‌آورد

دوست داشتن هر لحظه پیام الهام‌های تازه آسمانهای دیگر و سرزمین‌های دیگر و عطر گلهای مرموز و جانبخش بوستان‌های دیگر را بهمراه دارد و خود را، به مهر و عشوه ای بازیگر و شیرین و شوخ هر لحظه، بر سر و روی این دو میزند

  • عشق، جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست

اما دوست داشتن، در اوج معراجش، از سر حد عقل فراتر می‌رود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین می‌کند و با خود به قله بلند اشراق می‌برد.

روز ولنتاین

روز والنتین یا روز عشق یا روز عشاق در فرهنگ مسیحی سده‌های میانه و  فرهنگ مدرن غربی روز ابراز عشق است و به صورت سالانه برگزار می‌گردد. روز والنتاین هر سال در روز ۱۴ فوریه معادل ۲۵ بهمن و برخی سال‌ها ۲۶ بهمن برگزار می‌گردد.

تاریخچه‌ی روز ولنتاین به جشنی که برای تقدیر قدیس والنتین در کلیساهای کاتولیک برگزار می‌شد، بر می‌گردد. روز ولنتاین به فرهنگ رومیان و مسحی‌ها بر می‌گردد.

در روز ولنتیان عاشقان، عموما با ارسال کارت ولنتاین و یا خرید هدیه‌هایی نظیر گل سرخ صورت می‌گیرد.

تاریخچه درست و مشخص والنتین امروزه در دسترس نیست و آنچه هست، با افسانه آمیخته شده‌است.

امروزه کلیسای کاتولیک به این نتیجه رسیده‌است که حداقل سه قدیس به نام والنتین یا والنتیوس وجود داشته‌اند که همگی به قتل رسیده‌اند، به همین علت افسانه‌های متعددی تلاش دارند تا تریخچه‌ی این روز را بینا کنند.

مطابق افسانه‌ای مشهور در سده سوم میلادی، در روم باستان در دوره‌ی فرمانروایی کلاودیوس دوم کشیشی به نام والنتین زندگی می‌کرده است. کلودیوس بر این باور بوده‌ که مردان مجرددر مقایسه با مردانی که همسر و فرزند دارند، سربازان جنگجوتری هستند. از این رو ازدواج را برای مردان جوان امپراتوری روم ممنوع می‌کند. والنتین اعتقاد داشته‌است که این حکم عادلانه نیست؛ به همین دلیل پنهانی سربازان رومی را به عقد دختران محبوب آن‌ها در می‌آورده است و زمانی که کلاودیوس متوجه این امر شد؛ والنتین را به مرگ محکوم نمود.

افسانه دیگری که نقل شده‌است؛ می‌گوید ممکن است کشیش والنتین به دلیل فراری دادن مسیحیان از آزار و شکنجه رومیان به قتل رسیده باشد.

بنابر افسانه‌ای دیگر، کشیش والنتین عاشق دختر زندانبانش شده و اولین کارت والنتین را خود او پیش از مرگ برای آن دختر می‌فرستد. روی آن کارت نوشته شده‌بود: «از طرف والنتین تو».

پیشینه‌ی تاریخی

کشیش والنتاین احتمالاً  حدودا سال ۲۷۰ میلادی به کشته شده‌است و عده‌ای معتقد اند روز والنتین، سالگرد مرگ یا به خاکسپاری والنتین است؛ اما، گروه دیگری اعتقاد دارند کلیسای کاتولیک برای مسیحی سازی یک سنت باستانی و مشرکانه لوپرکالیا که در روم رایج بوده، این تاریخ را انتخاب کرده‌است. تا اواخر قرن پنجم میلادی در امپراتوری روم جشن لوپرکالیا به مناسبت باروری برگزار می‌گردید. در سال ۴۹۸ میلادی، پاپ ژلازیوس یکم برگزاری جشن لوپرکالیا را ممنوع اعلام کرد. او روز ۱۴ فوریه را به عنوان روز والنتین اعلام نمود، تا از اقدامات مشرکانه جلوگیری کند.

در سده‌های میانه اروپا، مخصوصا در انگلستان و فرانسه، والنتین از محبوب‌ترین قدیسان به شمار می‌رفته است. به ویژه همزمانی آغاز جفت‌گیری پرندگان با روز والنتین، به این عقیده که روز والنتین در حقیقت، روز عشاق است، قوت بیشتری داده‌است.

قدیمی‌ترین یادبودی که از والنتین بر جای مانده است، مربوط به چارلز دوک اورلئان می‌باشد. او که به دنبال شکست در نبرد آزینکورت در برج لندن زندانی بود، نامه‌ای را در سال ۱۴۱۵ برای معشوقه‌اش نوشته است. این نامه امروزه در مجموعه دستنویس‌های کتابخانه بریتانیایی نگهداری می‌شود.

برگرفته از اینجا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *