گمانم داستان این روزهای جامعه ما شبیه بسیار از برشهای تاریخ است. زمان انحطاط رومیان، زمان خشایارشاه که سلسله هخامنشیان را به باد داد. آن هم حکومتی که با تلاشهای فراوان شبانه روزی کوروش و داریوش به وجود آمد. اشکانیان یکی از بزرگترین پادشاهیها را در طول تاریخ ایران دارند با این حال در زمان اردوان پنجم، اردشیر بابکان توانست به سلسله اشکانیان خاتمه دهد.
از این دست نمونهها میتوانید در هر زمانی که یک سلسله یا امپراطوری از بین رفته است، به وفور پیدا کنید. اصلا یکی از سلاحهای دشمنان همیشه همین بوده است. اغوای لشکر مقابل!
حتما کنجکاو شدهاید که این اطلاعات تاریخی چه ارتباطی به این روزهای جامعه ما و آگهیهای دیوار دارد. ما در قرآن و کتابهای دیگر زیاد دیده و خواندهایم که خداوند نگاه ویژهای به قوم بنی اسرائیل داشته است. حتما داستانی را که در بحارالانوار آمده است را برای یکبار شنیدهاید. با خواندن این داستان متوجه خواهید شد داستان از چه قرار است.
داستان بلعم باعورا و حضرت موسی
در این کتاب آمده است که سپاه رزمی حضرت موسی شهرهای ستمگران عصر را فتح میکردند تا به لشکر برای مثال الف رسیدند. احتمالا موسی در هر حال پیشروی برای فتح بیتالمقدس بوده است؛ در هر حال اصل داستان مهم است. دشمنان حضرت موسی از بلعم باعورا که معروف به مجهز بودن به اسم اعظم بوده است، میخواهند بلعم موسی را نفرین کند. با هر زوری بلعم راضی میشود و که به کوهی برود و او را نفرین کند که مرکبش یا همان خرش از رفتن ممانعت میکند.
او تصمیم میگیرد خودش به تنهایی این کار را بکند که به حکم الهی این نعمت از او گرفته میشود و نمیتواند دیگر هیچوقت از این اسم اعظم استفاده کند. او که احتمالا میبیند زیان بزرگی متحمل شده است، در نهایت توصیهای به کافران میکند و آن این بود که زنان و دختران خود را آرایش کنید و به بهانهای آنها را روانه سپاه موسی کنید.
جالب اینجا است که به سادگی این راهحل بلعم جواب میدهد و زنانی که به بهانه خرید و فروش به لشکر حضرت موسی میرفتند، خود را در اختیار آنان نیز قرار میدادند. به همین سادگی لشکر حضرت موسی با چالش بزرگی مواجه شدند که بیرون آمدن از آن چالش برایشان بسیار بسیار گران تمام شد. هر چند در نهایت با عنایت خداوند توانستند آنجا را فتح کنند ولی افرادی که در لشکر او مردند، برای همیشه رو سیاه تاریخ ماندند.
بیشتر بخوانید:
کارآفرینی برای زنان روستایی در هند
وقتی که پسرم فهمید مادرهایی هستند که داخل خانه کار میکنند
صحبتهای اتاق فکرهای دشمنان ایران اسلامی در خصوص لزوم ایجاد فساد در ایران هم گواه همین تکرار تاریخی تلخ است. اما نکته تعجب برانگیز اینجاست که دستگاههای اجرایی ما که ادعایشان از این عالم تا عالم دیگر است، چرا خودشان با دست خودشان تیشه به ریشه این کشور و مردمش میزنند.
داستان مجوزها
حتما برایتان پیش آمده است که بخواهید کاری را انجام دهید یا کاری را شروع کنید دیدهاید که باید از اداره بهمان و مرکز فلان مجوز داشته باشید. اما این همه بی توجهی نسبت به مسائلی که جزء مهم اصول و اعتقادات و باورهای مردم است، از طرف این نهادها جای تعجب دارد.
آگهیهای عجیب و غریب دیوار
دیوار اپلیکیشنی است که این روزها همه از آن کم و بیش استفاده کردهاند. حتما شما هم برای یک بار هم که شده، از دیوار چیزی خریدهاید. این اپلیکیشن در ابتدای هر معامله گفته است که هیچ مسئولیتی را در برابر آگهیها نمیپذیرد.
این تصویر که در زیر میبینید، آگهی است که در دیوار منتشر شده و میشود و کم هم نیستند. این فقط نمونهای از هزاران آگهی است که در با این مضمون در دیوار منتشر میشود. گاهی با اسمهایی مثل کارگر خانه گاهی هم با استخدام منشی و… البته دیوار نمونهای از خروارها آگهیهایی است که در خیابانها و روزنامهها با عنوان استخدام منشی با روابط عمومی بالا و زیبا و خوشاندام و… میبینید.
همانطور که میدانید روند ثبت آگهیها در دیوار هم یک بازبینی اولیه میشود و در صورتی که تبلیغات و… در آنها نباشند، تایید میشوند. اما گویا متاسفانه مسئولین این بازبینیها تنها پیامها را از لحاظ تبلیغی بودن و… بررسی میکنند و یا شاید هم معیارهای اخلاقی و اعتقادی را با اخلاق حرفهای مغایر میبینند که آگهیهای عجیب و غریب را تایید میکنند.
بالاخره دیوار هم شاید دلش میخواهد رسالت خود را در برابر این متقاضیان بیچارهای که به دنبال یک کارگر ساده خانم مجرد زیبا برای تمیز کردن خانه مجردیشان هستند، ادا کند!
جای تاسف دارد که آگهیهای دیوار از این نظر به هیچوجه بازبینی نمیشوند و این نوع از آگهیها همچنان در جامعهمان وجود دارد و دست به دست میچرخد. البته ما تمام سعی خودمان را میکنیم که خوشبینانه نگاه کنیم و فرض کنیم که در نظر گرفتن اعتقادات مذهبی این مردم، فقط مغایر با اخلاق حرفهای دیوار است و دیگر احتمالات را از ذهنمان پاک میکنیم.
ولی دیدن این صحنهها و مواجه شدن با اینچنین مواردی برای دستگاههای اجرایی مدعی و البته اپلیکیشنی مانند دیوار، بسیار جای تاسف دارد و بیش از پیش نشاندهنده میزان انحطاط جامعه ماست. به امید روزهای روشن برای میهنمان!
سلام، من نرگس سلطان زاده هستم؛ کارشناسی ارشد مهندسی عمران از دانشگاه تهران. از قدیم به نوشتن علاقه داشتم و همین باعث شد وبلاگنویسی و فعالیت در شبکههای اجتماعی مختلف رو تجربه کنم. از اردیبهشت 97 در مجله رازینه فعالیت دارم و امیدوارم مطالب مفیدی برای شما داشته باشم.