هر موقع حرف از عید نوروز میشود همه ما به یاد عیدی دادن و عیدی گرفتن میافتیم. عیدی گرفتن به خصوص برای کودکان جذابیت خاصی دارد. معمولا اکثر کودکان زمانی که به دید و بازدید عید میروند ذوق و علاقه خاصی برای گرفتن عیدی مخصوصا از نزدیکانی مثل عمو، عمه، خاله، دایی دارند.
از گذشته تا الان هدیه یا عیدی مقداری پول بوده که افراد لای قرآن میگذاشتند و به مهمان تعارف میکردند. عدهای فقط به کودکان عیدی میدادند. هر کس هر مقداری که مایل بود در نظر میگرفت. همه اشتیاق کودکان جمع کردن پولهای عیدی و خرید وسایل مورد نیازشان بود.
اما به جز کودکان بزرگترها هم به یکدیگر هدیه عید میدهند. یکی از بهترین هدایایی که برای بزرگترها میتوان در نظر گرفت، کتاب است. افراد بسیاری کتاب میخوانند و علاقه دارند که اگر هدیهای دریافت میکنند کتاب باشد. برای این که کتاب مناسبی را برای هدیه عید در نظر بگیریم باید اول زمینه مورد علاقه خواننده را بدانیم.
با ما همراه باشید تا برای نمونه چند کتاب در زمینه ادبیات داستانی به شما معرفی کنیم. کتابهای ادبی به صورت داستان کوتاه و رمان وجود دارند. باتوجه به سلیقه شخص، حجم کتاب را انتخاب میکنیم. به عناوین و موضوع کتابهایی که در ادامه معرفی میکنیم توجه کنید.
کلاه رئیس جمهور
کلاه رئیس جمهور اثر آنتوان لورین نویسنده فرانسوی که توسط لیلا درخشان ترجمه شده، درباره زندگی آدمهای معمولی است. آدمهایی که رویاهایی در سر دارند اما به دنبال آنها نمیروند بلکه نیازمند شخص یا نیرویی هستند تا آنها را در جهت رسیدن به خواستهشان سوق دهد. این کتاب دارای چهار کاراکتر اصلی است. که هرکدام داستان خود را به گونهای بیان میکنند. به این ترتیب این رمان، رمانی شخصیت محور است. با وجود حجم کمی که کتاب دارد، دربرگیرنده موضوعات سیاسی، اخلاقی و طنز است.
کلاه رئیس جمهور همان طور که از اسمش پیداست داستان جذابی را تعریف میکند که حالتی استعاری دارد. آنتوان لورین با این کتاب چنان خواننده را همراه خود میکند که به این فکر میافتد که اگر کلاه رئیس جمهور را بر سر داشت چه کارهایی انجام میداد، کدام آرزوهایش را دنبال میکرد و چه اتفاقاتی برایش رخ میداد.
در بخشی از کتاب کلاه رئیس جمهور میخوانیم:
کلاه مسبب رخدادهایی بود که از چند روز پیش برای دانیل اتفاق افتاده بود. حالا دیگر مطمئن بود از لحظهای که کلاه را بر سر گذاشته، برایش نوعی ایمنی در برابر ناملایمات روزمره به وجود آمده، ازاینرو، آرامتر شده بود. ذهنش نیز فراست بیشتری به دست آورده و به او امکان داده بود تا تصمیمات مهمی اتخاذ کند. او بدون کلاه، جرئت نداشت همانند آن روز در جلسه، با مالتارد صحبت کند. هرگز خودش را در طبقهی هجدهم، در حال خوردن صبحانهای از تخممرغهای عسلی با دزمون نمیدید. او به طرز عجیبی احساس میکرد، چیزی از وجود رئیسجمهور در آن کلاه است؛ چیزی درکنکردنی، شاید یک سلول ریز که نمیتوان مشاهدهاش کرد؛ ولی هرچه بود، قدرت تغییر سرنوشت را داشت.
اتحادیه ابلهان
اتحادیه ابلهان رمانی از جان کندی تول، نویسنده آمریکایی است که توسط مترجم محترم پیمان خاکسار ترجمه شده و در نشر چشمه به چاپ رسیده است. این رمان جایزه پولیتزر را از آن خود کرد و یکی از محبوب ترین اثار داستانی آمریکا محسوب میشود. این کتاب با وجود موفقیتهای بسیاری که کسب کرد در زمان زندگی نویسنده با اقبال خوبی مواجه نشد. هیچ ناشری حاضر به چاپ این کتاب نبود و همه آن را اثری بی ارزش میخواندند.
نویسندهی این کتاب در سن ۳۲ سالگی، پس از آنکه هیچ ناشری حاضر به چاپ کتابش نشد، به زندگی خود پایان داد و مادرش پس از مرگ او، ۹ سال برای چاپ کتاب پسرش تلاش کرد تا سرانجام یک استاد دانشگاه حاضر به این کار شد.
این کتاب سرشار از اطلاعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، اخلاقی است و در زمینههای جامعه شناسی، موسیقی، زندگی و روابط اجتماعی و روانشناسی انسانها حرفهای بسیاری دارد. در واقع یک کتاب جهان شمول است که همه نوع موضوعی را در بر دارد. پر از اصطلاحات و نکات خاصی است که همه را در قالب طنز بیان کرده است. طنزی که خواننده را در سراسر داستان به کشش و جذب عمیق خوانده شدن سوق میدهد. پیشنها میکنم خواندن این اثر ارزشمند را از دست ندهید.
بخشی از کتاب را با هم میخوانیم:
یک کلاه شکاری سبزرنگ سری را که بیشتر به یک بادکنک حجیم شباهت داشت، میفشرد. روگوشیهای سبز پر بود از گوشهایی بزرگ و موهایی اصلاحنشده و کُرکِ زبری که در گوشها رشد کرده و از هر دو طرف زده بود بیرون، درست مثل ماشینی که راهنمای چپ و راستش همزمان چشمک بزند. لبهای پر و بههم فشردهاش از زیر سبیل انبوه و سیاهش توی چشم میزد، چین گوشهی لبهایش پر بود از نارضایتی و خردهچیپس.
زمانی برای انقراض خاندان فخر ملکی
کتاب طنزی که در حال و هوای بچههای دهه 60 نوشته شده و به شیرینی لحظات شادی و خنده یک خانواده را به شیوه طنز توصیف میکند. این کتاب را سحر شریف نیک نوشته که هم اکنون در کانادا زندگی میکند. چاپ کتاب توسط انتشارات کوله پشتی انجام شده است.
کتاب از 14 قصه کوتاه تشکیل شده است. کتاب زمانی برای انقراض خاندان فخر ملکی، بعد تمام آن حرفها قصهی کسی را توی دلش دارد که وقتی کلاس پنجم بود از انشا بیست گرفت، و بعد از آن دلش خواست فقط بنویسد، بنویسد و بنویسد. این کتاب رویای شب و روز همان شاگرد پنجمی است که حالا دارد توی دستهای شما ورق میخورد.
بخشی از این کتاب را با هم میخوانیم:
روزی که فریبا، دختر عمهسعیدهام عاشق شد، مطمئن بودم که همهچیز خیلی سریعتر از آنچه فکرش را بکنم تمام میشود.
در خانوادهی ما رسم بر این بود که همیشه یک نفر بهصورت غیرمستقیم انتخاب میشد و الباقی مسئول رسیدگی به امورات عاطفی او میشدند، مثلاً همین چند سال پیش، موقع خواستگاری دختر عمهفریده، عروس فقط فرصت پیدا کرد چهارده دقیقه تنهایی و البته بدون دخالت دست، با داماد ارتباط برقرار کند.
از آنجا بهبعدش نقش مستقیم عروس خاتمه مییافت و تیم مذاکرهکننده مورد صلاحیت فامیل، مشتمل بر خانمجانسلطنت، زنعموصدیقه و پروینخانم همسایهی سر نبش خانمجاناینها؛ و همچنین دو نفر از دختران عزب فامیل بهعنوان کارآموز وارد عمل میشدند.
وظیفهی این گروه، موشکافی خواهر داماد، بررسی کیفیت جنس پارچهی چادری مادر داماد و همینطور برآورد ضخامت سبیل و صلابت احتمالی خود داماد بود.