قصه های کوتاه کودکانه برای کودکان زیر 5 سال

دنیای کودکانه دنیای بسیار شیرین و جذابی است، دنیایی بدون فکر و دغدغه، دنیایی که با خواندن داستان های گوناگون می توان به جهانی دیگر پا گذاشت و خود را به جای هر یک از آن ها تصور کرد. از این رو خواندن داستان برای کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است، تا جایی که روانشناسان نیز پدر و مادرها را بسیار به این امر سفارش می کنند، زیرا به عقیده آن ها داستان ها تاثیر بسیاری بر روی فرزندان می گذارند، به گونه ای که خواندن داستان هایی مثبت می تواند باعث رشد اخلاقی و روانشناختی کودک شود.

خواندن قصه های کودکانه برای کودکان جنبه های متفاوتی دارد که عبارتند از: سخن گفتن با کودک به صورت غیرمستقیم، در این روش زمانی که والدین نمی توانند حرفی را به صورت مستقیم به فرزند خود بگویند، آن ها را در قالب داستان برای او بازگو می کنند، چه بسا که این روش تاثیری چندین برابر نسبت به روش مستقیم دارد. یکی دیگر از جنبه ها، جنبه ی خیال پردازی کودک بوده که خواندن داستان باعث تقویت قوه خیال پردازی در او می شود، بدین صورت که با قرار دادن خود به جای هریک از شخصیت های داستان خواهد توانست زندگی جدیدی را تجربه کند. اگر چه خواندن داستان برای کودکان بسیار مفید است، اما در هنگام خواندن قصه توجه داشته باشید که هرگز داستان های ترسناک را برای او بازگو نکنید زیرا در این صورت داستان نتیجه عکس داشته و موجب بی خوابی و رشد اخلاقی نادرست او می شود.

معرفی چند کتاب قصه برای کودکان

اگر بخواهیم چند نمونه از کتاب های کودکانه را برای شما پدر و مادرهای عزیز معرفی کنیم تا فرزندان خود را با آن ها سرگرم کنید می توانیم به قصه گربه های شلخته، پسته های اخمو، قصه ی من دیگه خجالت نمی کشم، قصه زیبای یک کلاغ چهل کلاغ، داستان زیبای گرگ و الاغ، قصه ی باغچه مادربزرگ، قصه شیرین کودکانه سنجاب کوچولو و نی نی، داستان کودکانه صدای ماشین ها، قصه کودکانه شب مسواک بی دندون، داستان های سریالی نرم نرمو و نیوشا، داستان کوتاه کودکانه مرغ پر قرمزی و داستان کوتاه کودکانه دندان فیل اشاره کرد که خواندن آن ها خالی از لطف نیست.

در ادامه قصد داریم چند نمونه از قصه های کوتاه و کودکانه را برای شما عزیزان بیان کنیم.

قصه باغچه مادربزرگ

یکی بود یکی نبود. مادر بزرگ قصه ما یک باغچه زیبا داشت که از گل های رنگارنگ پر شده بود که از میان همه ی آن ها گل رز زیباتر بود. ولی گل رز قصه ما به زیبایی اش مغرور شد و با بقیه گل ها بدرفتاری می کرد. روزی دو تا دختر کوچولو و شیطون که نوه های مادربزرگ داستان ما بودند، برای بوئیدن گل ها به سمت باغچه آمدند و یکی از این دو دختر دستش را به سمت گل رز دراز کرد تا آن را بچیند، اما ناگهان خارهای گل در دستش فرو رفت و دست او را زخمی کرد. دخترک به سرعت دستش را کشید و گفت مادربزرگ این گل پر از خار است و به درد نمی خورد. بعد از شنیدن این حرف ها گل رز ناراحت شد و شروع به گریه کرد، در این بین بقیه گل ها از او علت گریه اش را پرسیدند.

گل رز پاسخ داد من همیشه تصور می کردم که بسیار زیبا هستم تا این که امروز فهمیدم اشتباه می کردم و من پر از خارم و هیچ کس مرا دوست ندارد.  گل بنفشه با مهربانی رو به گل رز کرد و گفت: تو نباید به زیباییت مغرور می شدی، اما الان هم غصه نخور زیرا خداوندی که تو را آفریده برای هرکاری حکمتی دارد و فایده این خارها نیز این است که از زیبایی که بهره مند هستی مراقبت می کند و اجازه نمی دهد که هر کسی تو را بچیند. گل رز که که متوجه اشتباهش شده بود، بعد از شنیدن حرف های گل بنفشه خوشحال شد و فهمید که نباید به و خودش مغرور شود زیرا تمام مخلوقات این جهان آفریده خدا بوده و زیبا هستند. بعد از آن گل رز قصه ما خندید و با خنده او بقیه گل ها هم خندیدند و باغچه پر شد از خنده گلها.

امیدواریم این داستان زیبا را شما پدر و مادر های عزیز برای فرزندانتان بخوانید و به آن ها یاد آور شوید که نباید خود را با دیگران مقایسه کنند و برای داشته هایشان مغرور شوند.

مسواک بی دندون

روزی روزگاری یکی مسواک کوچولویی بود که دندون نداشت و صبح تا شب توی جا مسواکی می نشست تا دندون ها بیایند و آن ها را تمیز کند؛ اما همچنان روزها می گذشت و نه تنها هیچ دندونی پیش او نمی آمد بلکه هر دندونی که می آمد، پیش مسواک خودش می رفت و از اون استفاده می کرد.

یک روز صبح مسواک بی دندون از یک جا نشستن خسته شد و اعلام کرد که من دیگر از اینجا ماندن خسته شدم و می خواهم از این جا بروم چون که هیچ دندونی من را دوست ندارد، در این میان حوله رو کرد به مسواک و گفت نرو چون اگر بری کثیف می شوی و دیگر هیچ دندونی تو را دوست ندارد. مسواک بی دندون هم رو کرد به حوله و گفت اشکالی ندارد، من که دندون ندارم و اینجا بیکار مانده ام.

حوله گفت مگر نمی دانی تو مسواک نی نی ها هستی و الان نی نی کوچولویی نیست که از تو استفاده کند. اگر تو نباشی، چه کسی دندون های نی نی را مسواک کند. مسواک بی دندون با شنیدن این حرف خوشحال شد و صبر می کنم تا نی نی دندون در بیاورد، آن وقت مسواک با دندون می شوم.

اگر به همراه خانواده و بچه کوچکتان به تهران و شهرهای اطراف آن سفرکردید فراموش نکنید که می توانید با اجاره ویلا ارزان در شهریار ویلایی مناسب خود و خانوادتان را رزرو کنید تا تعطیلاتی فوق العاده و به یاد ماندنی را تجربه کنید. در این میان فراموش نکنید که حتما برای سرگرم کردن کودکتان چند کتاب داستان کودکانه به همراه بیاورید تا شب ها قبل از خواب برایشان بخوانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *